دانلود رمان پدربزرگ ما چهار نفر
نام کتاب : پدربزرگ ما چهار نفر
نویسنده : شبح عشق کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۰٫۹ مگا بایت
تعداد صفحات : ۹۱
خلاصه داستان :
پری پوپک پانیذ و پونه ۴ تا دختر پرورشگاهین که وقتی تولد بیست سالگیشون رو میگذرونن توسط یکی از حامینان پرورشگاه میرن تا تو خونه اون زندگی کنن اما با ورود اونها به اون خونه همه چیز تغییر میکنه ……..
قالب کتاب : PDF
دانلود رمان هنر اول برای موبایل
نام کتاب : هنر اول
نویسنده : فاطمه.ح.م کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۳۵۳ کیلوبایت (پرنیان) – ۸۴۸ کیلوبایت (کتابچه) – ۳۰۸۷ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
خلاصه داستان :
قصه راجع به دختر به نام زلاله که فرزند طلاقه و مزه ی بی مهری رو کاملا چشیده …
قالب کتاب : JAR و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
دانلود رمان نفس من
نام کتاب : نفس من
نویسنده : satiris کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱ مگا بایت
تعداد صفحات : ۹۰
خلاصه داستان :
با اضافه شدن “نفس” در سن ۴ سالگی به خانواده “شکوهی”، زندگی “امین” دستخوش تغییراتی بزرگ می شود.او با اینکه فقط ۸ سال دارد اما برعکس برادر بزرگ خود اسحاق و پدر و مادرش باباحاجی و مامان مونس که از سر وظیفه یا اجبار و یا هر حس دیگری این دختر کوچولو را در جمع خود می پذیرند، او را به عنوان عضوی واقعی می پذیرد اما این پایان کار نیست.در گذر سالها آن دو نیز بزرگ و بزرگتر می شوند و رابطه بیش از حد صمیمی شان سبب می شود که همه با حساسیت آن دو را زیر نظر بگیرند اما…
رابطه واقعی آنها چیست؟ آیا هنوز یکدیگر را همان طور که خودشان می گویند به عنوان خواهر و برادر می بینند یا آنگونه که دیگران فکر می کنند و سعی درجلوگیری از آن دارند این ارتباط به چیزی فراتر از این پیوند تبدیل شده است؟به خصوص حالا که هر دو با فرد دیگری ازدواج هم کرده اند…نفس با هم دانشگاهی خود سینا و امین با دختر شریک پدرش نیلو… اما مشکلات زندگی مشترک شان این احتمال را پیش آورده که راه طلاق را در پیش بگیرند…….
قالب کتاب : PDF
دانلود رمان آغوش امن
نام کتاب : آغوش امن
نویسنده : مامیچکا کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۳٫۲۷ مگا بایت
تعداد صفحات : ۳۹۹
خلاصه داستان :
سعید بعد از مرگ برادرش سعی داره لوازمی رو که همسر برادرش آذین تو خونه اونا داره رو بهش برگردونه…این لوازم زیاد مهم نیست..مهم اینه که سعید دوست داره به بهانه ای ارتباطش رو با آذین حفظ کنه ولی این ارتباط خوشایند هیچ کسی مخصوصا آذین نیست ولی لحظه ای سعید پرده از رازی چهار ساله برمی داره و آذین نقشه ای برای سعید داره…فقط برای انتقام…….
قالب کتاب : PDF
دانلود رمان یادگاری سرخ برای موبایل
نام کتاب : یادگاری سرخ
نویسنده : M@RV@N کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲۱۹ کیلوبایت (پرنیان) – ۷۴۰ کیلوبایت (کتابچه) – ۱۷۸ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
خلاصه داستان :
داستان عشق و زندگی قبل و بعد دختری به اسم شیوا هست که با تلخی و شیرینی امیخته شدواتفاقات جالبی که در مسیر زندگیش به سراغش میاد…….
قالب کتاب : JAR و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
دانلود رمان سیران
نام کتاب : سیران
نویسنده : بی رنگ کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱٫۴۹ مگا بایت
تعداد صفحات : ۱۶۲
خلاصه داستان :
از زبان نویسنده :
داستان ” سیران ” سیری کاملا حقیقی داره . ساخته و پرداخته ذهن من نیست و هر اتفاقی که می افته هم هیچ ربطی به اندیشه اصلی من نداره . پس بدون هیچ تغییری حقیقت رو مینویسم ، امانت رو باید خوب حفظ کرد .
شخصیت اصلی داستان هنوز هم مثل من و تو داره نفس میکشه و به قولی زندگی میکنه . پس اگه میخونید تمام وقایعش رو با احترام از نظر بگذرونین ، آدمای پولداری نیستن ، اما شخصیتاشون قابل ستایشه ، در نوع خودش .
صاحب این داستان همیشه به این فکر میکنه که من قلم خوبی دارم البته بدون تجربه ؛ و با وجود عدم موافقت من بازیابی داستانش رو به من سپرد. پس به این فکر نکنید تو این دنیای مجازی که همه چیز مجازیه ، این داستان هم مجازاً نوشته شده ، بلکه حقیقت محضه . وقتی با صاحب داستان هم صحبت میشم تمام سال های گذشته رو همراهش حس میکنم . خیلی چیز ها خیلی وقت ها کم کم حس میشه و تو باهاشون بزرگ میشی … مثل تمام وقایع خوب و بد یا تلخ و شیرین …….
قالب کتاب : PDF
دانلود رمان تبسم
نام کتاب : تبسم
نویسنده : Fєяї* کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱ مگا بایت
تعداد صفحات : ۱۱۴
خلاصه داستان :
درباره ی یه دختر ۲۰ساله بنام تبسم که خیلی شیطونه …حرف هرکسیم گوش نمیده و دوست داره لجباز باشه….در این بین اتفاقات جالبی براش میوفته که میفهمه واقعا بزرگ شده…و چیز جدیدی هم که تا حالا تجربه نکرده رو تجربه میکنه…….
قالب کتاب : PDF
دانلود رمان عشق به توان ۶ برای موبایل
نام کتاب : عشق به توان ۶
نویسنده : غزل ، مینا و نگین کاربران انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۳۹۹ کیلوبایت (پرنیان) – ۹۹۹ کیلوبایت (کتابچه) – ۳۶۹ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
خلاصه داستان :
یه اکیپ ۳ نفره دختر که برای دانشگاه تو شیراز قبول شدن اما خوابگاها همه پر بوده بعد می گردن دنبال خونه که به یه اکیپ ۳ پسر برمیخورن که اونام همین مشکلو داشتن ولی با این تفاوت که خونه پیدا کرده بودن ولی شرط صابخونه که یه پیرمرد تعصبی ایرانی بوده متاهل بودن اوناس……
قالب کتاب : JAR و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
دانلود رمان پیوند برای موبایل
نام کتاب : پیوند
نویسنده : gandom19 کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱۴۸ کیلوبایت (پرنیان) – ۶۴۳ کیلوبایت (کتابچه) – ۱۰۷ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
خلاصه داستان :
داستان راجع به دختری به اسم مهنازه که تو تهران با دخترخاله ش درس میخونن رشته شم پزشکیه . یه روز که از شیفت بیمارستان میاد خونه اتفاقاتی میفته که باید خودتون بخونید…
قالب کتاب : JAR و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
دانلود رمان دیروزی که امروز رفت برای موبایل
نام کتاب : دیروزی که امروز رفت
نویسنده : feedback کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱۹۰ کیلوبایت (پرنیان) – ۷۰۰ کیلوبایت (کتابچه) – ۱۴۳ کیلوبایت (epub)
ساخته شده با نرم افزار : پرنیان و کتابچه ، اندروید ، epub
خلاصه داستان :
درست ساعت ۲۲:۴۰ روز هفتم اسفند ماه ۱۳۹۰ تو خونه ی خودم هستم و تصمیم دارم تمام ایده های ذهنم رو تو این کتاب پیاده کنم. میخوام اون چیزی که مدتهاست ذهنم رو مشغول کرده ، بنویسم تا شما هم اونو بخونید و از زندگی و چیزایی که اطرافش هست ، درس بگیرید. آره زندگی! همین زندگی دور و بر ما … همین زندگی ای که به نظر ساده میاد. بچه ای ، بعدش بزرگ میشی و میری مدرسه. بعد هم بسته به مذکر و مؤنث بودنت شرایط زندگی برات فرق میکنه. اگه پسر باشی ، بهتره درست رو ادامه بدی و مدرک خوبی بگیری و بری سربازی و بعدش دنبال کار و زن و بچه و الی آخر … اگرم دختر باشی که بازم بهتره درس بخونی و بعدش پدر مادرت یا اگه خدایی نکرده پدر و مادری نیست ، بزرگترات به فکر جهاز واسه ت باشن و اگه هم شوهر جان اجازه فرمودن ، سر کار میری و زندگیتو با شوهرت شروع میکنی و اگه هم نه! که سر کار نمیری و باز هم زندگیتو با شوهرت شروع میکنی! و باز هم اگه نشد ، سعی میکنی زندگی کنی … زندگی کنی … و زندگی کنی!
حالا قضیه ی شوهر و این چیزا بماند … قضیه ای که من میخوام واسه تون تعریف کنم ، همه ش عین حقیقته و فقط در پیش بردن صحنه های داستان از اینکه طرف الان کجاست یا اسمش چیه یا چه وضعیت روحی جلوی طرف مقابلش یا صحنه ای که واسه ش رخ میده داره ، زاده ی ذهنم هست و مابقی درست خود خود خود حقیقته! همون چیزی که در اطراف ما رخ داده یا در حال رخ دادنه!
اول از همه این رو بگم که داستان ، داستان یک زندگی معمولیه. داستان آدم هایی که تو همین کشور خودمون ، تو همین پایتخت خودمون و بهتر بگم تو مرکز شهرمون زندگی میکنن. افرادی به نظر معمولی با یک زندگی ساده و نون بخور نمیری که وضع شون رو بگذرونه. همین چیزی که همگی با تمام وجودمون داریم حسش میکنیم. از بعضی چیزا خوشحال میشن و از بعضی هاش ناراحت. بالاخره زندگی پستی و بلندی زیاد داره … اما …
اما انگار تو این خانواده یه کم پستی هاش بیشتره. یعنی ممکنه گهگاهی یه سری اتفاق بیفته که یا غیر منتظره ست یا اینکه با بدشانسی اتفاق میفته و باز هم کسی انتظارش رو نداره!
طبیعی هم هست. هیچ کس انتظار اتفاق بد رو نداره. حالا اینایی که میگم به این معنی نیست که همه ی داستان بد پیش میره! نه … قسمتهای خوب و خوش هم داریم. اما … دیگه دیگه …
بگذریم. بریم سر وقت داستان. سعی کردم جوری تعریف کنم که قلمم براتون روون باشه و باهاش غریبگی نکنید. لحن داستان هم اول شخص پسر هست.
هم توش تیکه های شاد داره. هم تیکه های عاشقانه داره. هم وارد قسمتهای غمگینش میشیم و هم دعوا به اوجش میرسه و خلاصه همه رقم اتفاق مثل همه ی زندگی های دور و اطرافمون تو این رمان دیده میشه. زندگی ای درباره یک پسر …! پسری از جنس ایران و ایرانی …! پسری که دوست دارد در میان هم نوعانش زندگی کند ……
پس بریم سراغ داستان دیروزی که امروز رفت که به نظرم بهترین عنوانیه که میشه براش گذاشت……
قالب کتاب : JAR و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
تعداد صفحات : 150
راهنمای خرید دفتر مارک کلیپس و محصولات تحریر کلیپس و جامدادی فلزی
دانلود رمان کوه پنهان